۱۳۸۸ فروردین ۲۲, شنبه

بدون شرح(عکس روی جلد همشهری جوان)




با پرداخت شبي 220 دلار , ماه عسل تان را در كاخ صدام بگذرانيد

تازه عروس و دامادها با پرداخت شبي 220 دلار مي توانند ماه عسل خود را در اتاق خواب هاي كاخ صدام، ديكتاتور سابق عراق، سپري كنند.
به گزارش عصر ايران به نقل از روزنامه تايمز لندن، مسوولان گردشگري عراق در ابتكاري تازه براي جذب گردشگران داخلي و خارجي اعلام كردند: "تازه عروس و دامادها از اين پس مي توانند ماه عسل خود را در يكي از كاخ هاي رئيس جمهور سابق عراق در شهر «حله» واقع در 60 مايلي حنوب بغداد سپري كنند."
به گفته مقامات گردشگري عراق، هزينه اقامت عروس و دامادها در اتاق خواب صدام در اين كاخ معادل شبي 220 دلار است.
اين كاخ با برخورداري از چلچراغ ها و اتاق خواب هاي بزرگ شهرت فراگيري يافته و اتاق هاي آن كه زماني مورد استفاده گارد ويژه صدام قرار مي گرفت به يك هتل مجلل با تلويزيون هاي بزرگ تبديل شده است.
حسين كاديم، مدير 44 ساله اين كاخ ابراز اميدواري كرد: نزديكي اين محل به بغداد و نيز شهر تاريخي بابل باعث جذب گردشگران شود."
وي با بيان اينكه اين كاخ اكنون روزانه يك هزار نفر بازديدكننده محلي دارد افزود: "هرگز نمي توانستم تصور كنم كه روزي صدام برود و مردم بتوانند به اينجا بيايند. قبلاً كساني كه به اينجا مي آمدند بازداشت مي شدند."
يكي از جاذبه هاي اين كاخ، يك درخت خرماست كه زماني به صدام اختصاص داشت و تنها ديكتاتور سابق اجازه داشت از ميوه هاي آن تناول كند.
براساس اين گزارش پيشنهاد گذراندن ماه عسل در اين كاخ با نظرات مختلفي در بين عراقي ها مواجه شده به نحوي كه خالد ليزان يك عراقي كه اخيراً ماه عسل خود را در سوريه گذرانده مي گويد: "من فكر نمي كنم براي تازه عروس و دامادها گذراندن ماه عسل در اتاق يك شخص مرده كار راحتي باشد."

۱۳۸۸ فروردین ۱۹, چهارشنبه

بهره برداري از بزرگترين بزرگراه دو طبقه کشور

گزارش خبرنگار سياسي برنا اعزامي به اصفهان بعد از ظهر امروز بهره برداري از فاز اول و دوم نخستين و بزرگترين بزرگراه دو طبقه کشور آغاز شد.
اين طرح که با حضور محمود احمدي نژاد رئيس جمهوري ايران افتتاح شد، 3600 متر طول دارد و با هزينه اي بالغ بر 500 ميليارد ريال به بهره برداري رسيده است.

نشنیده ها از مهران مدیری

سینمای ما: از فعالیت‌های غیر سینمایی تا علایق زیست شناسانه و فلسفی و موسیقی و روحیات شخصی و آرزوها و تنهایی‌ها و حتی پیشنهاد بازی در فیلمی از مسعود کیمیایی و بازیگران و فیلم‌هایی که دوست دارد یا ندارد... این مطلب مفصلی است درباره موفق‌ترین چهره تلویزیونی چند دهه اخیر که خواندن‌اش برای علاقه‌مندان بی‌شمار این هنرمند توصیه می‌شود!شکست برای مهران مدیری وجود ندارد. مدیری این جمله را چند سال پیش در پاسخ به سوال خبرنگاری که نظرش را درباره شکست پرسیده بود، گفته بود و حتی این بیت سعدی را نیز درادامه افزوده بود : به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل / که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم




مردی که سرخوشی را جلف می داند
آقای مدیری توی یک جمع می توانید جوک تعریف کنید ؟
شوخی میکنید ؟ جوک تعریف کنم ؟! محال است بتوانم چنین کاری انجام دهم. اصلا تا دوره نوجوانی فکر میکردم ٬ شاد بودن ٬ آواز خواندن و هر کاری که آدم را سرخوش نشان دهد ٬ کاری است به شدت جلف . به نظرم هیچ چیز بهتر از متانت نبود.این نظرتان تغییر کرده ؟
هنوز تغییر اساسی نکرده است . فقط شکلش عوض شده . حالا به نظرم شادی ٬ جلف بودن و سبک بودن نیست و آدم متین الزاما آدمی نیست که نگوید و نخندد! به این نتیجه رسیده ام که شادی اساسا یک چیز درونی است و میتوان متین بود و در عین حال از درون شاد بود و احساس خوشبختی کرد.
مدیری از نگاهی دیگر وقتی این روزها مرددوهزار چهره را مشاهده می کنید ومهران مدیری جدی وتلخ را درنقش خودش ببینید حتما این جملات مهران مدیری را که درادامه می آید را قبول می کنید :من اصلا آدم اجتماعی نیستم . به شدت درونگرام و به شدت از جمع ٬ شلوغی و شادی گریزانم. نگاه اغلب مردم به من این طور است که آدم بسیار شاد و شنگول و بذله گو و حاضر جوابی هستم ٬ ولی اصلا این طور نیست . تنهایی را بیشتر دوست دارم و اصلا طاقت هیاهو و شلوغی را ندارم
متولد سرآسیاب مهران مدیری در میدان بروجردی . سر آسیاب دولاب متولد شده است .او از دوران کودکی آن چیزهایی که در ذهنش به صورت یک لکه مانده، یک خانه دو طبقه کوچولو و معمولی است . آنها درطبقه پایین زندگی میکردند و طبقه بالا میهمانخانه بود . مهمترین وسیله در آن اتاق ٬ یک پیانو بود ٬ تعداد زیادی صفحه کلاسیک و مقدار زیادی هم کتاب. خوب وجود یک پیانو در آن محله بسیار عجیب بود و اتفاقا صدای همسایه ها در آمده بود که این چه سر و صدایی است که صبح تا شب از خانه شما بیرون می آید. مخصوصا اینکه برادرش که صاحب پیانو بود همیشه یا شوپن میزد یا باخ و یا راخمانینف . برای همین مهران مدیری هم وقتی توی کوچه با بچه ها تیله بازی و لاستیک بازی میکرد مثل بقیه بود اما وقتی به میهمانخانه میامد و وارد دنیای دوست داشتنی خودش می شد ٬واحساس تنهایی میکرد ٬ چون هیچکدام از آن دوست ها آن چیزها را نمی فهمیدند .

فلسفه هگل. کودکی مدیری اصلا شبیه بچه های دیگر نبود . دوستان زیادی نداشت و احساس تنهایی میکرد .دوست داشت توی آن اتاق نشسته و کتاب ها را ورق بزند ٬ اسم هایشان را حفظ کرده و عکس هایشان را نگاه کند . یک روز یکی از دوستان برادر ش به شوخی از او می پرسد آیا این کتاب را خوانده ای ٬ این اسمش چیست ؟ مدیری بلافاصله می گوید : فلسفه هگل .او تعجب می کند که مهران چطور اسم جنین کتابی را توانسته است ادا کند . مدیری درادامه به او می گوید این که چیزی نیست ٬ تازه من میدانم که چه چیزی توی آن نوشته شده وشروع می کند به صورت طوطی وار چیزهایی که در ذهنش ماند بود را برایش تعریف کردن .خواب سالوادوردالیبرادر مهران مدیری رشته اش زیست شناسی بود و همین باعث شد که او به زیست شناسی هم علاقمند شود و کتاب های زیادی در این زمینه بخواند. بخصوص در زمینه زندگی حیوانات و کتاب های داروین و...این علاقه هنوز هم در زندگی اش مانده و یکی از بهترین ساعات زندگی او ساعت هایی است که فیلم های مستند حیوانات را می بیند!البته شیطنتهای مهران مدیری پایانی نداشت .او پنهان از برادرش میرفت سر کتاب هایش ٬ چندتایی کتاب داشت از سالوادور دالی که او آنها را خیلی دوست داشت و شب خوابشان را میدید.
بیهوده ترین وپوچ ترین
در ریاضیات همیشه خنگ بود . مدیری هنوز که هنوز است علت ریاضیات در جهان را نمیداند .یعنی بنظرش بیهوده ترین و پوچ ترین درس است و هیچ وقت نمره ای بالاتر از 2 در این درس نگرفت ! در درسهایی هم که به ریاضی مربوط است مثل جبر ، فیزیک و غیره ، هیچ وقت موفق نبود .مدیری از ریاضی متنفربود . به عقیده او فقط در حد جمع و تفریق مفید فایده است. بیشتر از جمع و تفریق ، نه اینکه به درد نمیخورد ، استاد! آن را درک نمیکند .
علاقه به نوری
مدیری در سالهای اخیر در عرصه موسیقی فعالیت قابل توجهی داشته است او چند سال پیش که کاستی را بیرون داده بود بدلیل علاقه ای که به صدای محمد نوری داشت آن را به نوری تقدیم کرده بود .البته او به استاد شجریان هم علاقه بسیاری دارد وزمانی گفته بود :حاضر است به خاطر شجریان خودکشی کند!مدیری تحصیلات آکادمیک درموسیقی نداشته، سلفژ را به صورت علمی نخوانده ، اما به واسطه برادر پیانیستش میداند چایکوفسکی در شنبه سال فلان از کنسرواتور که بیرون آمد کجا رفت و به مادام فون مک چی گفت و باعث خلق چه اثری شد. همیشه موسیقی کلاسیک در خانه آنها شنیده میشدبه همین خاطر شاید تاریخ موسیقی کلاسیک را به خوبی بداند. شروع هر اثری را که برایش بگذارند می داند مال کیست ، چه سالی است ، چه سبک و چه دورانی است و تحلیلش چیست
جدی‌تر از طنز
کسی که برخی اورا سلطان کمدی درتلویزیون می نامند از همان ابتدا به کار جدی بیشتر از طنز علاقه داشت ولی به گفته خودش اصلا اتفاقی وارد کار طنز شد. طی یک اتفاق علی عمرانی پیشنهاد همکاری را در نوروز 72 به او می دهد و اینطوری کار طنز شروع می شود او با داریوش کاردان و مرحوم خسروی ارتباط داشت و قرار بود با یک مجموعه طنز برای شروع سال 72 همکاری کند. از آنجا قضیهء طنزپردازی او شروع شد. قبل از آن هم دوتا کار تئاتر داشت که طنز بود. یکی از آنها پانسیون بود که در تالار مولوی سال 66 اجرا شد.مدیری تقریبا در 18 ،19 نمایش حضور داشت که به غیر از یکی که به عنوان آهنگساز در آن بود ، در بقیه نمایشها بازیگر بود. مثل سیمرغ و هملت با دکتر صادقی، کیسه بوکس کار علی مؤذنی و ... .بعد چند کار تلویزیونی انجام می دهد ، یکی با ثریا قاسمی و چند کار مذهبی با مجتبی یاسینی، قبل تر از آن هم در رادیو کار میکرد.صورت تلخ حتما به تو گفته اند که صورت تلخی داری؟مهران مدیری: بله، خیلیها از این هم فراتر میروند و میگویند آدم غمگینی هستی. خیلی وقتها درست است. در طول روز غمگینیم به شادیهایم میچربد. زود هم خودش را نشان میدهد. به قول یکی از دوستان غم اگر به جاهای ناجور نکشه، چیز خیلی بدی نیست. میتواند منشا خلاقیت هم باشد. ظاهرا در شرق برای غم اصالت بیشتری نسبت به شادی قائلند.در دورانی ساعت خوش را ساخت که جای این نوع کار بسیار خالی بود. شاید یک بخش از موفقیت آن به خلاقیت فردی و همکاری خوب گروهی برمیگشت.اما بخش دیگر موفقیت آن به خاطر خلا این نوع کارها و این شکل از شادی در آن دوران بود. بعد مساله ساعت خوش آنقدر درشت شد که خیلی از مسائل جامعه را مثل آموزش وپرورش و جوانها را تحت تاثیر قرار داد. شنیده می شد آموزش و پرورش رسما از صدا و سیما شکایت کرد، چون آن سال افت تحصیلی وحشتناکی بروز کرد و آنها علتش را ساعت خوش میدانستند. حتما همهء بچه ها سر کلاس از برنامه دیشب حرف میزدند. به جایی رسید که عکس مدیری و یارانش پشت تی شرت و آدامس چاپ شد. تلویزیون وقتی این وضعیت را دید ترجیح داد اول جلوی برنامه را بگیرد. چرا که میزان عواقب آن راحدس نمیزد. در آن دوران تا چند ماه روزی نبود که نشریات زرد به آدمهای گروه ساعت خوش به سخیف ترین شکل ممکن نپردازند. بعد هم تصمیم گرفته شد ساعت خوشیها هیچ کاری نکنند و این تصمیم به درازا کشید. در آن زمان به مدیران شبکه گفتند این آدمها دیده نشوند تا خود ما اعلام کنیم کی وقتش است.


اتفاق خودش می افتد
مدیری همیشه دنبال آدم هایی میگرددکه میخواهد، کاری هم نداردکه بازیگرند یا نه؟ مهم این است که خودشان را جلوی دوربین بیاورند. این تاکید همیشگی او به بازیگرانش بوده است .بازیگرانی که با خیلی از آنها هم به صورت اتفاقی آشنا شده است.
مردم درگیری را دوست دارند
مردم گفت و گوها و درگیریهای زن و شوهرها را خیلی دوست دارند.این رامدیری زمانی درباره موفقیت برنامه ای مثل 77 گفته بود چون هر کس خودش راجای آن کاراکترها میگذارد و همذات پنداری میکند.به قول سروش صحت هیچ کس باور نمیکرد که برنامه 77 همین جوری 10 ماه روی آنتن برود، برنامه 77برنامه جالبی در نوع خود بود گروه این مجموعه شب وقتی خداحافظی میکردندبرای فردا صبح، هیچ چیز وجود نداشت. نه قصه، نه طرح؛ نه متن. بااین حال77 درزمان خود پر بیننده ترین برنامه تاریخ تلویزیون شناخته شد البته استاد مدیری الان دیگر آن نوع طنز را دوست ندارد.
ببخشید شما؟
ببخشید شما از برنامه های بعدی مدیری بود این برنامه نیز برنامه جالبی بود که به مسئله مشاغل می پرداخت.البته مدیری برخورد صریحی بابرخی آدمها دراین برنامه داشت مثلا آدمی که از شغلش دو میلیون در می آورد. وقتی میگفت من آب باریکه دارم مدیری باصراحت به او میگفت که او دروغ میگویدوالبته گویا به طرف برنمیخورد.ببخشید شما به گفته خودمدیری به دلیل همین برخورد واقعی و صمیمی قضیه برایشان دوست داشتنی شده بود.مدیری دراین سالها همیشه اعتقاد داشته که معمولا کسی که حقیقت را میگویدخوشبخت میشود. این رک گوییها باعث شیرینی شد که در بطنش خیلی تلخ بود
چرا مدیری همیشه خودش بازی می کند؟
اما واقعا چرا؟دو دلیل داشت که باعث شد این وضعیت ادامه داشته باشد و شدیدتر شود. یکی اعتقاد خود مدیران شبکه ها بود وهست. مدیری بارها می خواهد بازی نکرده و فقط کارگردانی کندولی به شدت مخالفت شد.به نظر مدیران شبکه ها بازی مهران مدیری برای مردم مهم است . دلیل دیگرش این است که نویسنده ها این کار را نمیکنند. بارها مدیرانی از نویسندگانش خواسته بنویسید فلانی رفته مسافرت. در برنامه نود شب آنقدر التماس کرد که چندبار این کار را کردند. اما نویسنده ها هم میگفتند نمیشود، چی بنویسیم !
در زندگی آدم خود محوری هستی یا نه ؟!
مدیری: بله ، ولی سعی میکنم منعطف باشم. تصمیمی که میگیرم معمولا درست است ، مگر اینکه قانع شوم که اشتباه کرده ام . این را البته خیلی نمیشود به برنامه سازی ربط داد . دلیل خودمحوری من در زندگی ، خود محوریم در برنامه نیست . چرا که اصلا خود محوری نیست و ما گروهی کار میکنیم
تنهایی شخصی
مدیری زمانی دریک مصاحبه ای یکی از دلایل گرفتن برنامه هایش را ٬ تنهایی و خود محوری خوددانسته بود! او گفته بود :من تفکرات خودم را میسازم . منظورم محتوای برنامه نیست . ساختار برنامه و جنس بازی خودم . خیلی وقت ها ٬ در طول تاریخ آدم هایی که تنهایی شخصی شان بیشتر است ٬ توانسته اند آثار اجتماعی بهتری خلق کننداز او پرسیده بودند این موضوع (خودمحوری )شما را به عنوان یک آدم خودستا یا خودشیفته به دیگران معرفی نمی کند؟مدیری در جواب گفته بود :نه٬ چون به شدت همراه با فروتنی و خواستن نظر دیگران است. من نظرم را خیلی محترمانه میگویم و دیگران به دو دلیل آن را قبول می کنند . یا اینکه درست می گویم و یا اینکه می خواهند دل من را نشکنند. من در کار مشورت می کنم اما به قول اطرافیانم تهش کار خودم را می کنم . شاید اسم این کار خودشیفتگی نباشد ٬ اما من دوست دارم تصمیم نهایی را خودم بگیرم.
دردسر والدین
مدیری پس از این همه کار طنزدر مجموعه جدی دردسر والدین بازی می کند او این کاررا به خاطر علاقه اش به کار جدی انجام می دهد . او از مسئولیت خسته شده بود. دوست داشت در یک کار جدی بازیگر باشد که بعد از انجام کار به او بگویند خداحافظ . در حالیکه اشتباه میکرد .چون سنگینی این مجموعه به قدری بود که مثلا خودش 2 تا کار بسازد
آرامش با رانندگی با سرعت زیاد
اما چه چیزهایی مدیری را عصبانی می کند خودش زمانی به این سوال اینجوری جواب داده بود :دو مقوله است که من را خیلی عصبانی میکند و در واقع به سرحد جنون میرساند ، یکی آدمهایی که به کاری که به آنها مربوط نیست دخالت کنند و خارج از حیطه خودشان قدم بگذارند ، هرکسی آن کاری را که « باید » انجام ندهد و « نباید » انجام بدهد . به تعبیر برنارد شاو ، 80% آدمها ، انرژیشان صرف کارهایی میشود که به آنها مربوط نیست. دومین مقوله خیلی شخصی است ، اینکه من راجع به یک مساله جدی و مهم که ناراحتم کرده حرف بزنم و بعد ببینم که طرفم باور نکرده و لبخند بزند ، یعنی پوزخند بزند . این میتواند من را بکشد . دیوانه میشوم . موقعیت را ترک میکنم . عکس العمل بدی نشان نمیدهم . آن محیط را ترک میکنم . سوار ماشین میشوم و رانندگی میکنم . رانندگی با سرعت زیاد در اتوبانهای تهران آرامم میکند
کتابخوار
طی سالهایی مدیری به قول خودش به شدت کتاب میخورده است ! بیشتر از همه نمایشنامه و رمان میخوانده . نویسندگان محبوبش مارکز ، تولستوی و تورگنیف بودند . به شعر هم علاقه خیلی زیادی دارد . شاعر اولش لورکا است، بعد شاملوست ، بعد مارگوت بیکل ، بعد حافظ ... در موسیقی هم کنسرتهای ابوای ویوالدی مدیری را به حالت جنون ، به حالت پوچی میرساند .خیلی از آثار باخ هم روی او چنین تاثیری دارند . چیزی که بیشتر غمگینش میکند شعر است .اما سلیقه سینمایی مهران مدیری چگونه است ؟او زمانی دراین زمینه مثال جالبی زده بود البته نه به خاطر شکل ایده آل سینما، بلکه بعنوان سینمایی که او دوست داشت . مثال او کارهای هال اشبی در اروپابود یا فیلمهایی مثل کراسینگار یا در ایران فیلم هامون .علاقهء شخصی مدیری ، سینمایی است که به روابط انسانی میپردازد، به طراحی آدمها، به عشق، به احترام و به خیلی چیزهای دیگر میپردازد.
بوگارت را دوست ندارم
چه بازیگرانی را دوست داری ؟
مدیری: نمیشود بین دنیرو و دوپاردیو یکی را انتخاب کرد . بازیگران مورد علاقه ام یک لیست بیست نفرهء درجه یک را شامل میشود .
5 تا از این بیست تا را بگو .
مدیری: رابرت دنیرو ، ژرار دوپاردیو ، آنتونی کوئین ، مریل استریپ ... کلارک گیبل را دوست ندارم ، همفری بوگارت را دوست ندارم ...
آنها نابغه نیستند!
علی رغم این كه مردم فكر می كنند مدیری ودارودسته اش خیلی نابغه هستند، اما 80 درصد ماجراهایی كه می بینند، اتفاقی به ذهن او ویارانش می رسد. مدیری دراین باره می گوید :این اتفاقات با یك كلمه و یا دیدن یك چیز شروع می شود و بعد طراحی آن را انجام می شود . در پاورچین اسم شخصیت اصلی مجموعه فرهاد بود و یك روز می خواستم برای كار به اداره ای بروم و گفتم من فرهاد فلانی هستم. هنوز فامیلی نداشتم. نشستیم و درباره فامیلی ام فكر كردیم. من همین جوری به ذهنم رسید و گفتم برره، چون دیدم خود كلمه بامزه است و بی ربط. آن صحنه را با اسم فرهاد برره گرفتیم و تمام شد. بعد از 10 قسمت به این نتیجه رسیدیم كه این شخصیت ها باید از جایی آمده باشند. پیمان قاسم خانی و محسن چگینی گفتند خب از برره. چون نام خانوادگی شان برره است. بعد این سؤال پیش آمد كه برره كجاست؟ گفتیم به اسمش می آید كه روستا باشد. چه جور روستایی؟ روستایی بی هویت بی جا و مكان كه شاید خیلی آدم دارد و یكی شان كه مهندس شان باشد، فرهاد است.اگر بیننده احساس كند كه طبیعت زندگی خودش را نمی بیند، دافعه پیدا می كند. مدیری همیشه به این موضوع اعتقادداشته.اتفاقی كه در مورد تله تئاترهایمان هم افتاده است به نظر او به همین خاطر است .او می گفت : دلیلش هم به خاطر نوع دكور، نوع لباس و نوع بازی بازیگران است كه نمی دانم چرا دوست دارند خارجی بازی كنند. چه جوری می شود خارجی بازی كرد و خارجی حرف زد و در عین حال ایرانی بود؟ برای همین است كه تله تئاتر مخاطب ندارد. در حالی كه سوژه ها به شدت جذاب است. هرچه كه از طبیعت زندگی دور باشد، بیننده را جذب نمی كند. بیننده نباید حس كند كه چیزی برایش ساخته شده است
(پایان قسمت اول)

۱۳۸۸ فروردین ۱۸, سه‌شنبه

طرح هتل جدید دبی + عکس

طراحان با ارائه طرحی ابتکاری به منظور احداث یک هتل در دبی منابعی مانند آب دریا، باد و نور خورشید را برای تامین انرژی این ساختمان اختصاص داده اند.
به گزارش مهر، امکان استفاده از منابع طبیعی انرژی در ساخت ساختمانهای جدید یکی از گزینه هایی است که طی سالهای جدید توجه مهندسان و شرکتهای معماری و طراحی را به خود جلب کرده است.
شرکت لیزر یکی از شرکتهایی است که قصد دارد هتل 5 ستاره ای را با داشتن این خصوصیت در دبی بنا کند. این ساختمان با داشتن طرحی مارپیچی از نور روز و هوای ساحلی بهره کافی را خواهد برد. در عین حال نمای این بنا از صفحات پلی اتیلینی پوشش داده خواهد شد تا امکان جذب و استفاده از انرژی خورشید و باد برای تامین انرژی هتل فراهم شود.
این هتل با نام هلیکس در کناره سواحل خلیج فارس بنا خواهد شد. هلیکس از 208 اتاق برخوردار است که هر یکی از این اتاقها به دلیل شکل خاص و نامتوازن هتل از منظره متفاوتی بهره مند خواهد بود. دمای داخلی ساختمان با استفاده از در شیشه ای خودکار و آبشاری که آب آن از دریا تامین می شود تنظیم شده و خنک باقی خواهد ماند.
صفحات نمای هتل جدید توسط گروهی با نام SMIT تولید شده است که استفاده از منابع طبیعی را اساس طراحی های خود قرار داده اند. این پوشش از سیستمی آجر مانند تشکیل شده است. هر یک از آجرها دارای 5 برگه خورشیدی به همراه یک هسته ژنراتور است.
تعداد زیادی از این آجرها با استفاده از PV و جوهرهای هادی به صورت لایه ای یکپارچه به یکدیگر اتصال یافته اند. این لایه ها 100 درصد قابل بازیافت بوده و در رنگها و میزان شفافیت متفاوت در این ساختمان و به منظور تامین انرژی آن مورد استفاده قرار گرفته اند.
بر اساس گزارش گیزمگ، سطوح متفاوت شفافیت در این لایه ها می تواند میزان ذخیره حرارت، تبدیل نور و همچنین نمای ساختمان را بهبود بخشد.

اطلاعات بسیار جالب از منزل بیل گیتس


این منزل در مدینا/ واشنگتن/ Medina-Washington مشرف به دریاچه واشنگتن واقع شده و مساحت زمین آن بالغ بر 5.12 acre می‌باشد. بیل گیتس زمین این خانه را در سال 1988 به مبلغ 2 میلیون دلار خرید و ساخت خانه‌اش حدود هفت سال به درازا انجامید و در سال 1995 بپایان رسید...
از خصوصیات این منزل آنست كه به محض ورود هر مهمان یك microchip به سینه او نصب می‌گردد كه اركاندیشن و الكتریسیته و سایر احتیاجات در محل سكونت مهمان، با سلیقه و خواست مهمان، مرتبا بصورت اتوماتیك تنظیم می‌گردد. در ضمن تمام دكوراسیون و اثار هنری در قسمت اقامت مهمان مطابق با سلیقه شخصی مهمان بلافاصله تغیر می‌كنند و همیشه فقط نزدیك ترین دستگاه تلفن به آن شخص زنگ میزند.

سایر اطلاعات در مورد این خانه بدین شرح است:
مساحت این خانه 50000 square feet است. درسال 2005 قیمت این خانه 200 ملیون دلار برآورد شده است. هر یك ازدستگیره‌های درهای این خانه 2000 دلار ارزش دارد. زمانی در این خانه تعداد 300 نفر به كار مشغول بودند كه تعداد 104 نفر آنها در قسمت‌های كامپیوتر و الكترونیك منزل كار می‌كردند.

در تمام قسمت‌های این خانه حتی درون دیوارهای سنگی دوربین‌های مخفی كار گذاشته شده است. درختی كه قبلا در زمین این خانه وجود داشت و مورد علاقه بیل گیتس می‌باشد مرتبا بوسیله كامپیوتر و سایر تجهیزات الكترونیكی مراقبت می‌شود و آب و كود و محیطش بصورت اتوماتیك كنترل میگردد.
در زیر زمین این خانه یكی از مجهز ترین سالن‌های سینما در جهان برای استفاده شخصی بیل گیتس و مهمانانش ساخته شده است. هنگامی كه او میخواهد به منزل مراجعه كند آب وان حمامش بطور اتوماتیك در وان ریخته می‌شود و حرارت آن مطابق با نظر او ثابت می‌ماند. در ضمن قسمت اعظم این خانه در زیر زمین ساخته شده تا ظاهرا زیاد بزرگ بنظر نرسد!