پلان 1:نور صدا حرکت:
می گفتن آدم ها رو باید در سفر شناخت,این روز ها آدم ها رو باید در سود رسانی شان شناخت اگر بتوانی سودی برسانی همراه تان هستند صریح بگویم این روزها روزهای پول است اگر بتوانی برای دیگران پول به ارمغان بیاوری تا خود جهنم هم همراهتان هستند ,این دنیا را بسیار سیاه و تیره خواهد کرد
پلان2:نور صدا حرکت:فکر نکنم کسی در مورد این جمله که"مرگ حق است"شکی داشته باشد زندگی با مرگ بعد جدید خود را آغاز می کند و روزی به این دنیا می آیند و با غم و گریه پا به این دنیا می گذاریم و با غم و گریه بدرقه می شویم ولی بنده به شخصه اعتقاد دارم که کسانی که پشت سر سفر کرده گریه می کنند به خاطر دلتنگی ندیدن خودشان است و نه چیز دیگر
پلان 3:نور صدا حرکت:نمی خواهم در مورد این که چرا یک عده لس آنجلسی می شوند و کشور را رها کرده و به غربت می روند بپردازم سفر جهان آن هم در 55 سالگی تنها ماندن پسرش سینا در سن کم و دیدن قبرستانی که با تابوت خاک می کنند و برای قرار دادنش در قبر از بلدوزر استفاده کردن همه و همه درد آور تر از این نیست که هیچ کس از آن خوانندگان لس آنجلسی برای خاک سپاریش نیامدند به راستی چرا؟آیا جهان شخصیت کوچکی برای آنها حساب می شد؟آیا پول بهتر از بدرقه دوست گرامی است؟و آیا آنها به این فکر نمی کنند که خودشان روزی جای جهان قشقایی قرار می گیرند؟و شاید شخصیتی برای خود قائل نیستند و این که گروهی به نام خوانندگان لس آنجلسی وجود داشته باشد را قبول ندارند,چطور باید باور کرد این عده که برای همسفر صنفی خود ارزش قائل نیستند برای مردم کشورشان اهمیت قائلند!!!
پلان 4:نور صدا حرکت:
این روزها که موزیک هایی مختلف چه مجاز چه غیر مجاز(زیر زمینی)با ترانه های خوب و بد(مستهجن) در داخل کشور تولید می شود چرا خواننده ای مانند جهان باید در خارج بخواند و در خارج بمیرد و در خارج به خاک سپرده شود؟؟؟
می گفتن آدم ها رو باید در سفر شناخت,این روز ها آدم ها رو باید در سود رسانی شان شناخت اگر بتوانی سودی برسانی همراه تان هستند صریح بگویم این روزها روزهای پول است اگر بتوانی برای دیگران پول به ارمغان بیاوری تا خود جهنم هم همراهتان هستند ,این دنیا را بسیار سیاه و تیره خواهد کرد
پلان2:نور صدا حرکت:فکر نکنم کسی در مورد این جمله که"مرگ حق است"شکی داشته باشد زندگی با مرگ بعد جدید خود را آغاز می کند و روزی به این دنیا می آیند و با غم و گریه پا به این دنیا می گذاریم و با غم و گریه بدرقه می شویم ولی بنده به شخصه اعتقاد دارم که کسانی که پشت سر سفر کرده گریه می کنند به خاطر دلتنگی ندیدن خودشان است و نه چیز دیگر
پلان 3:نور صدا حرکت:نمی خواهم در مورد این که چرا یک عده لس آنجلسی می شوند و کشور را رها کرده و به غربت می روند بپردازم سفر جهان آن هم در 55 سالگی تنها ماندن پسرش سینا در سن کم و دیدن قبرستانی که با تابوت خاک می کنند و برای قرار دادنش در قبر از بلدوزر استفاده کردن همه و همه درد آور تر از این نیست که هیچ کس از آن خوانندگان لس آنجلسی برای خاک سپاریش نیامدند به راستی چرا؟آیا جهان شخصیت کوچکی برای آنها حساب می شد؟آیا پول بهتر از بدرقه دوست گرامی است؟و آیا آنها به این فکر نمی کنند که خودشان روزی جای جهان قشقایی قرار می گیرند؟و شاید شخصیتی برای خود قائل نیستند و این که گروهی به نام خوانندگان لس آنجلسی وجود داشته باشد را قبول ندارند,چطور باید باور کرد این عده که برای همسفر صنفی خود ارزش قائل نیستند برای مردم کشورشان اهمیت قائلند!!!
پلان 4:نور صدا حرکت:
این روزها که موزیک هایی مختلف چه مجاز چه غیر مجاز(زیر زمینی)با ترانه های خوب و بد(مستهجن) در داخل کشور تولید می شود چرا خواننده ای مانند جهان باید در خارج بخواند و در خارج بمیرد و در خارج به خاک سپرده شود؟؟؟
تازه فهمیدی رفیق..؟
پاسخحذف