شاید از خیلی های ما بپرسند کدام فصل بهترین فصل خداست یکی از فصول را انتخاب کنیم شاید بهاری باشیم و بهار رو برای آنکه سال در آن نو می شود بهترین گزینه بدانیم و شاید بعضی هم تابستان را بخاطر تعطیلی و اوقات فراغت فراوان وهوای آفتابی همیشگی اش ترجیح دهیم شاید زمستانی باشیم و سرمای زمستان را بپسندیم و انار قرمز دونه دونه رو ترجیح دهیم ولی من پاییزیم, نه که متولد پاییز باشم ,نه.
پاییزی را دوست دارم که آمدن اش را با آفتاب کمرنگ و نه گرم و نه سردش جشن می گیرد و سرود زیبای شروع اش هل هله و ذوق شوق بچه هایی هست که کوچه های مسن با آمدنشان پیری را به فراموشی می سپارند ,ذوق شوقی که در دیگر فصل ها بسیار کمتر دیده می شود و شاید حتی از بین برود و وجود نداشته باشد همان فصلی که شیرینی پرتقال و نارنگی و گسی خورمالو اش فراموش نشدنی است پاییزی را دوست دارم که برایم یادآور پارکی است که نارنجی پوش شده لذت خش خش زیبای برگ ها در زیر پای رهگذران وصف ناپذیر است و آفتابی که باعث رلکس شدن عصاب می شود فصلی که بسیاری از کشاورزان خسته از زحمات دو ماهه به استراحت می پردارند و خدایشان را شکر گزارند.صدای دل نشین کلاغ ها که شاید هر فصلی جز پاییز شنیدن اش جذاب نباشد پاییز را دوست دارم به خاطر استقامت آن آخرین برگ درخت که درس مقاومت و پایداری می دهد پاییزی را دوست دارم که بارانش را باران عشاق نامیده اند و زوج ها قدم زدن در زیر باران را در این فصل تجربه می کنند و زوج های با تجربه چتر به دست و جوان تر ها بدون چتر و زمزمه شعر سهراب" چشمها را باید شست جور دیگر باید دید... چتر ها را باید بست زیر باران باید رفت"شاید خیلی ظلم و بی انصافی است که در حق این پاییزکه هیچ جشنی در پاییز نمی گیریم بعد تازه آخرین شب اش را جشن می گیریم که پاییز رفته و نه نه سرما اومده پاییز را دوست دارم به خاطر خیلی از ناگفته هایش.
پاییزی را دوست دارم که آمدن اش را با آفتاب کمرنگ و نه گرم و نه سردش جشن می گیرد و سرود زیبای شروع اش هل هله و ذوق شوق بچه هایی هست که کوچه های مسن با آمدنشان پیری را به فراموشی می سپارند ,ذوق شوقی که در دیگر فصل ها بسیار کمتر دیده می شود و شاید حتی از بین برود و وجود نداشته باشد همان فصلی که شیرینی پرتقال و نارنگی و گسی خورمالو اش فراموش نشدنی است پاییزی را دوست دارم که برایم یادآور پارکی است که نارنجی پوش شده لذت خش خش زیبای برگ ها در زیر پای رهگذران وصف ناپذیر است و آفتابی که باعث رلکس شدن عصاب می شود فصلی که بسیاری از کشاورزان خسته از زحمات دو ماهه به استراحت می پردارند و خدایشان را شکر گزارند.صدای دل نشین کلاغ ها که شاید هر فصلی جز پاییز شنیدن اش جذاب نباشد پاییز را دوست دارم به خاطر استقامت آن آخرین برگ درخت که درس مقاومت و پایداری می دهد پاییزی را دوست دارم که بارانش را باران عشاق نامیده اند و زوج ها قدم زدن در زیر باران را در این فصل تجربه می کنند و زوج های با تجربه چتر به دست و جوان تر ها بدون چتر و زمزمه شعر سهراب" چشمها را باید شست جور دیگر باید دید... چتر ها را باید بست زیر باران باید رفت"شاید خیلی ظلم و بی انصافی است که در حق این پاییزکه هیچ جشنی در پاییز نمی گیریم بعد تازه آخرین شب اش را جشن می گیریم که پاییز رفته و نه نه سرما اومده پاییز را دوست دارم به خاطر خیلی از ناگفته هایش.
با اینکه دختر تیرم
پاسخحذفولی عاشقانه پاییز رو به خاطر خش خش برگهاش و هوای ابریش می پرستم
چون حس عاشقی و زندگی رو به من القا می کنه
یکی از دلایل نوشتن این پستم هم همین بود:
http://myeli.blogsky.com/1388/10/19/post-31
زیبا بود
پاسخحذفپاییز رو دوست دارم چون ماهه تولدمه
مخصوصا روز آخرش (روز تولدم و شب یلدا) چون حداقل اون شبم که شده می تونم تمام کسانی که دوستشون دارم رو کنار هم ببینم
سلام
پاسخحذفممنون که خبرم کردی.
راستش با اینکه تابستونیم ولی پاییز رو بیشتر از فصل های دیگه خدا دوست دارم.
به خاطر لباس های خوش رنگی که طبیعت به تن میکنه و اون صدای دلنشین خش خش راه رفتن روی برگهایی که تا آخرین لحظه صبر کردند و درخت رو تنها نگذاشتن..
یادش بخیر بچگی پاییز رو دوست داشتم واسه شروع شدن مدرسه و شوق و ذوق دیدن دوستان و یا حتی دوست جدید پیدا کردن..
سلام
پاسخحذفمرسی خبرمون کردی
من مال بهارم
اما عاشقانه پاییز رو دوست دارم
با اینکه
همیشه گفتن پاییزو آدمای افسرده دوست دارن
اما من مخالفم
من عاشق پاییزم
زیبا بود
منتظریم
بای
man asheghe paiizam o be nazaram khoda tu afarineshe in fasl sange tamum gozashte.ziba bud
پاسخحذفاوهوم موافقم
پاسخحذفهر فصلی باید جشن زیبائی داشته باشه.
توصیف خوبی از پائیز داشتید.
من بهار و تابستان را دوووووووست دارم
به خاطر سرسبزی و زنده بودنش و روزهای روشن و پر جنب و جوش آفتابی اش